فدای سرت





غصه نخور ... فدای ِ سرت  

فدای ِ سرت اگه من خیلی تنهام

فدای ِ سرت اگه گریون ِ چشمام

فدای ِ سرت اگه دلمو شکستی !






هنوزم در پیِ اونم که می شه عاشقش باشم مثه دریای من باشه منم چون قایقش باشم
هنوزم در پیِ اونم که می شه عاشقش باشم مثه دریای من باشه منم چون قایقش باشم
منم چون قایقش باشم
هنوزم در پیِ اونم که عمری مرحمم باشه شریکِ خنده و شادی رفیقِ ماتمم باشه
هنوزم در پیِ اونم که عشقش سادگی باشه نگاه های پر از مهرش پناهِ خستگیم باشه
میگن جوینده یابندست ولی پاهای من خسته است من حتی با همین پاها میرم تا حدی که جا هست
هنوزم در پیِ اونم که اشکام و روی گونم با اون دستای پر مهرش کنه پاک و بگه جونم بگه جونم
نکن گریه منم اینجام بزار دستاتو تو دستام تو احساسِ منو می خوای منم ای وای تو رو می خوام
هنوزم در پیِ اونم که اشکام و روی گونم با اون دستای پر مهرش کنه پاک و بگه جونم بگه جونم
نکن گریه منم اینجام بزار دستاتو تو دستام تو احساسِ منو می خوای منم ای وای تو رو می خوام
تو احساسِ منو می خوای منم ای وای تو رو می خوام
خدایا عشقِ من پاکِ ،درسته عشقی از خاکِ منم اون عاشقِ خاکی که از عشقِ تو دلچاکِ
هنوزم در پیِ اونم که اشکام و روی گونم با اون دستای پر مهرش کنه پاک و بگه جونم بگه جونم
نکن گریه منم اینجام بزار دستاتو تو دستام تو احساسِ منو می خوای منم ای وای تو رو می خوام

در دلِ شب دعای من ، گریه بی صدای من ، بانگِ خدا خدای من
به خاطر تو بود و بس به خاطر تو بود و بس
پاکیِ لحظه های من ، گریه ی های هایِ من ، گوهرِ اشکهای من
به خاطر تو بود و بس به خاطر تو بود و بس
این همه بی پناهیَم ، این همه سر به راهیَم ، این همه بی گناهیَم
غصه به جان خریدنم ، از همه کس بریدنم ، زخمِ زبون شنیدنم
به خاطر تو بود و بس به خاطر تو بود و بس
رو به خدا نشستنم ، نذر و دخیل بستنم ، سوزِ من و گدازِ من اشکِ من و نیازِ من
به خاطر تو بود و بس به خاطر تو بود و بس
این همه بی پناهیَم ، این همه سر به راهیَم ، این همه بی گناهیَم
غصه به جان خریدنم ، از همه کس بریدنم ، زخمِ زبون شنیدنم
به خاطر تو بود و بس به خاطر تو بود و بس
در دلِ شب دعای من ، گریه بی صدای من ، بانگِ خدا خدای من
به خاطر تو بود و بس به خاطر تو بود و بس